ب - و - سه - خدا

ساخت وبلاگ
یک سلام؛ یک وداعنویسنده مسلم شوبکلائی در سه شنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۶ | سلامزیارت عتبات عالیات بسیار شیرین و جذاب بود؛ جای دوستان باقی و خالی.شب شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها در حرم حضرت علی علیه‌السلام بودیم و تسلیت عرض کردیم.سلامِ حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها را به امام موسی کاظم علیه‌السلام رساندم.موفق شدم در طول عمرم یازده امام را زیارت کنم. دعا کنید امام دوازدهم عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را هم زیارت کنم.برای همۀ دوستان به طور عام و برای برخی به طور خاص زیارت کردم و دعا نمودم.إن‌شاء‌الله سفر بعدی با هم نصیب‌مان بشود.برای دیدن عکس‌هایی از این سفر به کانال زیر متصل شوید. ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 223 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت: 9:14

کرامت شهیدنویسنده مسلم شوبکلائی در چهارشنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۶ | شهید امامعلی صادقپور از شهدای روستای ماست. فرمانده بسیج محله‌مان نقل می‌کند که خودش آمد کنار مزار شهید حسینعلی شوبکلائی را نشان داد و گفت: اینجا هم مزار من است. مادر پیری دارد که برای بیرون و داخل رفتن نیاز به کمک دارد. وقتی بنشانی‌اش تکان نمی‌خورد و جایی نمی‌رود، تا بیایی بلندش کنی. حتی قدرت ندارد درب اتاق را باز کند و جایی برود. یک‌سال پیش سفر زیارتی کربلا پیش آمد. از بچه‌های محل هم جمعیِ این کاروان بودند. پسرش منصور مصمم شد که مادرش را با کاروان زیارتی ببرد. همین کار را کرد. به کولش کشید و با کاروان برد و برگرداند.پدرم مشهدی گلبرار شوبکلائی ـ که خودش پدر شهید است ـ  نیز در آن کاروان بود. دیشب برایم نقل کرد:در آن سفر با پرواز به بغداد رسیدیم و به کاظمین مشرف شدیم. ساعت دو،سه بعدازظهر به محل اقامت رسیدیم. این مادر شهید خسته بود خوابش برد. گفتیم بماند، برویم زیارت، شب هم او را به حرم می‌بریم. همه رفتیم و مادر شهید در اتاق تنها ماند و خوابید. شب، برعکس، ما خسته بودیم. نشد برویم. صبح هم که سریع اثاث جمع شد برای کربلا. رسیدیم کربلا. باز هم از خستگی خوابش برده بود. گفتیم می‌رویم برای زیارت و هم اینکه مسیر را خوب بشناسیم. شب می‌بریمش. اتاقش در طبقۀ سوم هتل بود. اتاق دو تا کارت داشت. یکی را گذاشتیم که برق اتاق روشن بماند ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 184 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت: 9:14

یک تابلونویسنده مسلم شوبکلائی در چهارشنبه هجدهم بهمن ۱۳۹۶ | باد وزید.موهایش تاب خورد؛شلاق شد بر لاشۀ «من».چشم‌هایش را به من دوخت،دو چاله‌ پر از آب،دو میخ‌ برآمده از جان.دو میخ در چشم‌هایم کوبانده شد.«من» فریاد برآورد،فریادی از درد،بارشی از جیغ در پس‌زمینۀ شب.نگاهْ مات شد،مات تو.گاه سر می‌جنباندیو گاه سر در توبره می‌کردی.نگاهت مرا می‌جنباندو با خودت می‌کشاند،اگر میخ‌کوب نبودم.زبان در دهان خشکیده است،نان سنگکی در دل کویر.و باد می‌وزد؛موهایت تاب می‌خورد. ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 193 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت: 9:14

نامه‌ای به شهید حججی نویسنده مسلم شوبکلائی در چهارشنبه چهارم بهمن ۱۳۹۶ | سلام محسن‌جان! دلم می‌خواست ببوسم‌ات اما نشد. و خوش به حال صبا که رگ‌های حنجرت و چشم‌هایت را در غربت بوسید. و راز سر به مُهر غربتت را فاش کردکه دل‌خوشی‌ات به غربت بود: طُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. آنگاه که فرشتگان در هروله بودند تا تو بیایی، آنگاه که اهل زمین در ولوله بودند تا یک زمینی آسمانی شود، همگان آقازاده‌ای را دیدند که نقش می‌زند تعزیۀ کربلا را بر بیابان شام و چشم دوخته است به علقمه و پیکر عباس. انگار کن سرمشق نوشته‌ای برای هم‌کلاسی‌هایت، که تو مبصر کلاس بودی و معلم به ناز نگاه تو می‌خندید. اما ما، هم‌کلاسی‌هایت، دل‌خوشان به قهقهۀ مستانۀ دنیا، وامانده‌ایم از راهی که تو از سر گرفته‌ای! برادرم! باز هم نگاهی کن. معجزۀ نگاهت اثر دارد. با نگاه توست که صبا وزید و دوباره بوی شهادت پیچید و جامعه جنبید و به خود آمد و اشک ریخت و سوخت و جان گرفت. دلم تنگ شده است برای معجزۀ نگاهت. بیا و یک بار دیگر نگاهم کن. مسلم شوبکلائی ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 227 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 1:27

نامه‌ای به پسرم نویسنده مسلم شوبکلائی در چهارشنبه چهارم بهمن ۱۳۹۶ | عزیز دلم سلام چند جمله‌ای برایت می‌نویسم بدان امید که ره‌توشۀ راه تو باشد، که نخواهی آزموده‌ها و تجربه‌هایم را دوباره بیازمایی و تجربه کنی. فارغ از آنکه پدر و پسر هستیم، نصیحتت می‌کنم به راستگویی، تنها گریزگاه از هول و ولای زندگی که یافته‌ام. اگر کسی را دوست داری، واقعاً دوست داشته باش و اگر کسی را دوست نداری یا امیدی بدان نیست، او را معطل خویش نکن. صداقت داشته باش. در مشکلات، دستکم، با خودت روراست باش و بگو ـ راستش را بگو ـ خودت در آنچه رخ داده است تا چه اندازه دخیل بوده‌ای. و البته، با خدای خود روراست باش. اگر به‌راستی دوستش داری، اطاعتش کن، تا دوستت بدارد: «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ». و نیز نصیحتت می‌کنم به تقویت اراده. بدان که این راست نیاید و گام در این راه ممکن نباشد جز به تمرین و ممارست و صبر. اراده کن و بر اراده‌ات پایبند بمان. اگر بردبار نیستی، خود را همانند بردباران نما، زیرا بسیار اندک‌اند کسانی که خود را به گروهی همانند می‌کنند و یکی از آنان می‌شوند: «إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَصِيرَ مِنْهُمْ». پدر پیرت. مسلم شوبکلائی ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 233 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 1:27

[1]. مشکاۀ الأنوار، ص 327. [2]. الکافی، ج 1، ص 32. [3]. الکافی، ج 6، ص 532. [4]. ر.ک. وسائل‌الشیعه، ج 17، ص 83-86. [5]. الکافی، ج 6، ص 532. [6]. الکافی، ج 6، ص 532. [7]. الخرائج و الجرائح، ج2، ص753. [8]. وسائل‎الشیعه، ج 17، ص 29. [9]. علل‌الشرائع، ج 2، ص 406. [10]. سمهودی، ج1، ص105. [11]. التهذیب، ج 7، ص 3. [12]. الکافی، ج 5، ص 148. [13]. وسائل‌الشیعه، ج 17، ص 14-15. [14]. من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 192. [15]. تهذیب‌الأحکام، ج 7، ص 4. [17]. الکافی، ج 5، ص 149. [19]. بحارالانوار، ج 100، ص 96. [20]. الکافی، ج 5، ص 72. [21]. الکافی، ج 5، ص88. [22]. الکافی، ج 5، ص78. [23]. الکافی، ج 4، ص 25. [24]. وسائل‌الشیعه، ج17، ص 60. [25]. الکافی، ج 5، ص 149. [27]. الکافی، ج 5، ص 74. [28]. من‌لا‌یحضره‌الفقیه، ج 4، ص408-409. [29]. ثواب‌الاعمال، ص 181. [30]. الاحتجاج، ج 2، ص 341. [31]. تحف‌العقول، ص 322. [32]. وسائل‌الشیعه، ج 18، ص 312. [33]. التوحید، ص 388. [34]. تهذیب‌الاحکام، ج 7، ص 161. [35]. ر.ک. تهذیب‌الاحکام، ج 7، ص 13-14؛ الکافی، ج 5، ص 161-162. [36]. ارشاد‌القلوب، ج 1، ص 203. [37]. علل‌الشرائع، ج 2، ص 482. [38]. کشف‌الغمه، ج 2، ص 157. [39]. وسائل‌الشیعه، ج 18، ص 123. [40]. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 63. [41]. وسائل‌الش ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 235 تاريخ : چهارشنبه 4 بهمن 1396 ساعت: 1:13

نامه‌ای به عباس عبدی در پاسخ به نامه‌اش به سردار سلیمانی نویسنده مسلم شوبکلائی در یکشنبه یکم بهمن ۱۳۹۶ | سلام هم‌کلامی با مردی که روزی از دیوار سفارت امریکا بالا رفت و افتخار آفرید و روزی گروگان خویش را در آغوش کشید و پوزش خواست دلهره‌ای عجیب در دلم انداخته است، به وجد می‌آورد و افسرده می‌کند، تپشی شورانگیز و هراسی در دل. مگر می‌شود ـ آری، می‌شود ـ کسی سی سال از بالا رفتن دیواری امتیاز گیرد و پله‌پله نردبان ترقی را گز کند برود بالا و بعد، دلخور باشد از مزایایی که قانون برای رزمندگان هشت سال دفاع مقدس تعیین کرده است؟ مگر می‌شود پخمگی سیاسیِ رجل سیاسی به آستانه‌ای برسد که فرق بین جوان ایرانی را با مزدوری که پرچم ایران را به آتش کشید نداند؟ جوانْ رقیق‌القلب است، به تلنگری برمی‌گردد. اما مردی به سن و سال تو بعید می‌دانم به این زودی برگردی سر آرمان‌هایی که برایش از دیوار سفارت بالا رفته‌ای. جوان ایرانی را اگر می‌خواهی بشناسی در غیرت مردانه‌اش، در صلابت و استواری‌اش، در نگاه ژرف و دوراندیشش بشناس. دستت که رسید، نا اگر داشتی، اربعین امسال پیاده برو به زیارت یار، تا ببینی جوان ایرانی چگونه با مرام حسین هم‌پیمان شده است. جناب آقای عبدی، شاید خبرها به‌درستی به تو نرسد، اما بدان جوان ایرانی دلش به حال تو می‌سوزد که نمی‌توانی ارزش‌های دفاع مقدس را درک کنی. جوان ایرانی همین‌که سردارش را می ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 230 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1396 ساعت: 10:22

نامه‌ای به دکتر زیباکلام در بازخوانی نامه‌اش به مطهری نویسنده مسلم شوبکلائی در دوشنبه دوم بهمن ۱۳۹۶ | سلام استاد، وقتی تو می‌نگاری، می‌مانم که این‌همه استعداد را در پویش مطالب از کجا آورده‌ای. به هر صورت، مویی از ماست می‌کشی و آناً می‌خواهی برای دستمالی قیصریه‌ را به آتش بکشی. برادر! گویا فراموش کرده‌ای قوۀ مجریه تنها بخشی از حکومت است و از این قوه هم تنها برخی افراد اصلاح‌طلب‌اند، که گاه به سبب ابتکارشان مورد طعنه قرار می‌گیرند. بسیار متأسفم که شما اصلاح‌طلبان همۀ دولت نیستید، چراکه اقبال عمومی به سوی شما نبود و بسیار متأسفم که دولت همۀ حکومت نیست، تا هرگونه که تو و نخبگانی چون تو تصویب می‌کنند بودجه بگیرند و لفت و لیس کنند. خدا را شاکرم سایۀ نظامی بر سر ماست که کسی در آن قدرت جولان دادن و خودکامگی ندارد. هر کسی دستی بجنباند به کژی، دیگری مچگیری‌اش می‌کند. آن‌وقت شما در چنین نظامی که از نوک هرم تا کف آن تحت نظارت یکدیگرند، مرقوم می‌فرمایی: «نهادها، سازمان‌ها، بنیادها و ارگان‌هایی است که نه تنها کاملاً مستقل از مجموعۀ دولت قرار دارند بلکه اساساً هیچ پاسخگویی نیز نه در قبال مجلس دارند و نه در قبال قوۀ مجریه.» البته، حق با شماست. صدا و سیما نه به تو پاسخگوست، نه به دولتت. اما بعید می‌دانم ندانی بودجۀ مصوب مجلس قُلُپّی نمی‌افتد در صدا و سیما. دولت پا گذاشته‌اش روی گُرده‌اش. بعض ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 256 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1396 ساعت: 10:22

هوا سرد است نویسنده مسلم شوبکلائی در دوشنبه هجدهم دی ۱۳۹۶ | وقتی انگشت اشاره‌ام ماشه ‌را چکاند، میخی سربی از فاصلۀ ده گزی پرتاب شد و آرام در چالۀ شکمش فرورفت. لکه‌های خون در هوا پاشید. جامه‌اش سفید بود. رطوبتی سرخ تار و پود جامه را خیس کرد. پیراهنش خونی شد. خون قطره‌قطره از شکاف‌ چکه کرد و نقشه‌ای بر گودی شکم شکل گرفت. اینجا خانۀ من است، هرچند در خانه‌ام نیستم؛ مستأجرم. انگشت شصت پایم با سوراخِ جورابم ورمی‌رود. زندگی‌ام سوراخ‌سوراخ شده است. دیشب، با عزیز مهربانم هم‌بستر بودم و امروز می‌خواهم خونش را در شیشه کنم. پس از خونریزی، چهره‌اش زرد می‌شود. نگاهش می‌کنم فقط. بگذار خود را بپیچد به ملحفه‌ها. سفیدی بختم سیاه است و سفیدی ملحفه‌ها قرمز. انگشت‌ها را جلوی چشم‌هایم مشت می‌کنم؛ ده میخ چوبیِ صورتی جعبه می‌شوند. برمی‌خیزد و یک لیوان آب را به حلقوم خودش می‌ریزد. حلقۀ سکوت را می‌شکند: گرگ و میش هواست. دلم گرفته. بیا با هم به خیابان برویم. چرتم پاره می‌شود. دست را از ماشه می‌کشم. نمی‌توانم بچکانمش. جوراب را باید کند. دست را باید شست. چشم را باید بست. چشم‌هایش باز است، خیره به چشم‌هایم. و پلک‌هایم سنگین‌تر از هر وقت بستری برای لمیدن می‌خواهد. بوی عطر یاس از لای مانتوی قهوه‌ای‌اش دوره‌ام می‌کند. کورشده خیز برمی‌دارد، پیچکی می‌شود و دوروبرم دام می‌تند. دیگر وقت خوابیدن نیست. میخ‌های دس ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 1:44

وزرای در پیت

نویسنده مسلم شوبکلائی در دوشنبه هجدهم دی ۱۳۹۶ |



  • اگر روزی رئیس جمهور بشوم
  • همۀ وزرایم جز وزیر نفت ـ که وزارتش را به نام دیگری زده‌اند ـ را می‌گذارم زن.
  • بعد، خودم می‌روم مسکو، پناهنده می‌شوم،
  • چون دیگر مملکت از دست رفته است.
ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 215 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 1:44

نویسنده مسلم شوبکلائی در شنبه شانزدهم دی ۱۳۹۶ | پاهایش برهنه بود. دستانش را از پشت با طناب بسته بودند و هلش می‌دادند. سبیل پرپشت و تاب‌خوردۀ او‌ گونه‌های استخوانی‌اش را بیش از پیش به رخ می‌کشید. این اولین بار نبود که به اسارت درآمده بود اما بی‌تردید می‌دانست آخرین بار است. فریدون یک‌آن گردن خود را بر طناب آویزان از دکل کشتی دید. دلش لرزید اما به خود اجازه نداد تنش بلرزد. پاهایش را محکم کرد. مردی روی صندلی لم داده بود. کلاه لبه‌پهنی بر صورتش افتاده بود. صدای مردهایی که هر کدام سی‌و‌شش روز بود جز آب ندیده بودند گوش را کر می‌کرد. صورت آفتاب‌خوردۀ فریدون در آن صبحدم نم کشیده بود. زیر کتف‌هایش را گرفتند و او را به بالای چهارپایه کشاندند. شلواری کوتاه پوشیده بود. ساق پایش از سایش زخم داشت. نگاهی به افق انداخت که در آن دم صبح سرخ‌رنگ شده بود. چشم‌هایش خیره ماند. کَرَم را دید که از دل آن سرخیِ چشمگیر سوار بر اسب می‌تازد و تیرش را به کمان انداخته و طناب بالای سر فریدون را هدف گرفته است. کرم تنها مردی بود که می‌شد به او اطمینان کرد. اگر می‌توانست، به‌یقین خود را می‌رساند. بارها با هم خندیده بودند و بیشتر از صد بار جای هم گریسته بودند. آن روز صبح، کرم، بدون مقدمه، دلهره‌آورترین خبری را که می‌شد روز را با آن آغاز کرد به فریدون داد. کرم کنار میز صبحانه از بیگم، خواهر ناتنی فریدون، خواست ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 188 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1396 ساعت: 10:23

لب‌های داغمه‌بسته نویسنده مسلم شوبکلائی در یکشنبه هفدهم دی ۱۳۹۶ | دل مرد به پر کاه می‌ماند در شبی طوفانی. به هر دمی تلوتلو می‌خورد در سراشیبی کوچه و گاه گرد خودش می‌گردد. نیرویی او را وامی‌دارد که بگریزد به کنجی، به سوراخی که آنجا برای ساعتی هم شده لم بدهد. اما مگر طوفان امان می‌دهد؟! دل مرد تنگ است برای لامپا، برای نانی که مادر با ذغال می‌پخت، برای دست‌های ترک‌خورده‌اش. گاه دخمۀ نموری کافی است برای چرت زدن، هرچند بوی نا بدهد. صد البته، بهتر از خانه‌ای است که هردم مهمانش بشوی، چشم‌های صاحبخانه می‌خندد. انگار آهویی را به دام انداخته است و ساعتی دیگر می‌خواهد او را از دم تیغ بگذراند. دیگر تا بخواهی بار و بندیلت را برداری و روانه شوی کباب‌ات کرده‌اند. دل مرد به پر کاه می‌ماند به دمیدنی جابجا می‌شود، حتی اگر لای برف‌ها باشد. دست‌هایش ترک برمی‌دارد، لب‌هایش داغمه می‌بندد اما چنگالش به گوشه‌ای گیر نمی‌کند که همانجا ماندگار شود. به سوراخی ـ به سنگلاخی هم دلش خوش است. دل مرد به پر کاه می‌ماند. به سیگاری آتش می‌گیرد. ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 244 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1396 ساعت: 10:23

صبح است. اندوهی جانکاه دربرم گرفته است. 222روز از رفتنت که گذشت، تازه تب کرده‌ام. ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 216 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 0:07

صبح است (8) نویسنده مسلم شوبکلائی در دوشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۶ | صبح است. خواب تو را می‌دیدم. پشت پرچین خیال، سرت بر شانۀ روح‌الله، ورد زبان‌ات شده بود: أَ وَفَیْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ؟[1] [1]. اشاره دارد به بدن تیرباران شده صحابی امام حسین (علیه‌السلام) و کلام آخر: «يَا بنَ رَسُولَ اللَّهِ! أَ وَفَيْتُ؛ ای پسر رسول خدا، آیا وفا کردم؟». (اللهوف، ص107-108) ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 236 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 0:07

صبح است (9)

نویسنده مسلم شوبکلائی در دوشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۶ |


  • صبح است.
  • پسرانم خواب‌‌اند.
  • پدر بودن سخت است.
  • گاه زلّه‌ام می‌کند.
  • پدر بودن و نبودن سخت‌تر.
  • مگر آنکه «آمّین»ِ شهیدی مشتاق دعایم باشد.
ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 242 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 0:07

صبح است. زندگی جاری است. و تو در گذری از زندگی تنهایم گذاشتی و از دور نظاره‌گری. مثل قایم‌باشک کودکی. ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 257 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 0:07

صبح است (11)

نویسنده مسلم شوبکلائی در دوشنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۶ |

  • صبح است.
  • اضطراب دارم.
  • تپش قلبم دوچندان شده.
  • دلم حوض موسیقی می‌خواهد
  • و رقص بر روی آّب.
  • حوض موسیقی.
    نت اول. یادم نرود خدا مرا می‌بیند.
ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 257 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 0:07

مویی بر رختخواب مردی نویسنده مسلم شوبکلائی در سه شنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۶ | خیانت حلقۀ گمشدۀ دختر لوچ است، که دیگر دختر نیست. خیانت رقص آقازاده است دکۀ بابایش. خیانت خندۀ مستانۀ وندی شرمن به جوک‌های ظریف است. خیانت واریز حقوقی است نجومی به حساب کاسب. خیانت خوابیدن مردی زنده است در میان گوری [!]. خیانت اسم رمز فتنه‌ای رنگین است با فشار یک زن. خیانت پیدا کردن موی سیاه بلندی است در رختخواب مردی که موهای زنش بلوند بلند است. خیانت سردرگمی یک پسر است بر دوراهی: دوست‌دخترش دوست‌دختر دوستش. خیانت شاهکار پیری کوسه است. خیانت النگو دادن و بستنی خریدن است؛ شاید برجام. خیانت قصد یک عاشق پیر است برای ماندن، بعد از فوت زنش [!]. یا که نه، رسم رندانۀ یک عشوه‌گر است، در کنام شوهر، با پسری چت دارد. خیانت واژه‌ای تک‌بعدی است که زیراکس شده. ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 210 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 0:07

ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 141 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 0:07

تقدیرنامه نویسنده مسلم شوبکلائی در چهارشنبه بیست و دوم آذر ۱۳۹۶ | تقدیرنامه برای پژوهشگر برتر رشتۀ علوم انسانی«اگر ژرف‌یابی و پژوهش نباشد، نتیجه‌ای یکجا ایستادن، درجازدن، و با دنیای پیرامون خود به‌تدریج بیگانه‌تر شدن است.»امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی)فرهیختۀ گرامیجناب آقای دکتر ...اینک، در برهه‌ای که فاصلۀ حق از باطل به مویی بند است و حفظ حق به نگه‌داشتن آتش بر کف دست می‌مانَد، از حضرت‌عالی که اندیشۀ خویش و قلم توانمندتان را در اختیار قرار داده‌اید و خالصانه و مجاهدانه در عرصۀ پژوهش علوم انسانی اسلامی گام‌های موفقی برداشته‌ای سپاسگزاریم و همت بلندتان را می‌ستاییم.امید است جنابعالی و خانوادۀ گرامی‌تان همواره در سلامت باشید و به لطف الهی و تحت زعامت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی)، توفیق روزافزون‌تان را شاهد باشیم. ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 159 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 0:07