نامۀ قدردانی از خاطره‌گویان کتاب آرام بی‌قرار ـ شهید بنیادی

ساخت وبلاگ
  • مهربان!
  • از تو که در بازخوانی خاطراتم یاریگر دست‌های مخلصی شده‌ای که هدفی جز بهره‌‌مندی آحاد جامعه از گنج‌های جنگ ندارند سپاسگزارم و دعایت می‌کنم: «خدایا! بینش و اراده‌ای ده تا خالصاً و مخلصاً هرآنچه وظیفۀ بندگی درگاه توست در حد کمال به‌جا آوریم.» (ص293)
  • در مقابل خاطره‌ای که هدیه کرده‌ای، چند جمله‌ای سفارش‌ات می‌کنم. شاید به درد زندگی‌ات بخورد و چاره‌ای در بن‌بست‌ها باشد:
  • موقعیت‌های دنیوی تو را به خود دچار نکند. همواره این جملات را با خودت و در خلوت خویش تکرار کن. می‌شود بنویسی‌اش بزنی به دیوار، پشت همان میزی که نشسته‌ای: «ما اومدیم که خدمت کنیم. جا و مکانش برام فرقی نداره. اگه الان به‌‌ام بگن برو کفش‌های نمازخونه‌ی قرارگاه رو جفت کن، میرم!» (ص149)
  • حمایت از ولیّ خدا و جامۀ عمل پوشاندن به سخنان ایشان، «نه اینکه وِرد زبان‌مان کنیم و پلاکاردش کنیم و بزنیم توی خیابان» (ص247)، شیوه‌ای است که از تو انتظار می‌رود؛ «بیایید عینیت ببخشیم به صحبت‌های امام» که «سعادت در همین است» (همان).
  • می‌دانم ماجراهایی در زندگی‌ات داری که استواری بر مسیری که انتخاب کرده‌ای را به چالش کشیده است. «سعی کن صبر و تحمل‌ات را بالا ببری و زود از کوره در نری! مشکلات همیشه بوده و هست؛ تو باید آنها را مدیریت کنی» (ص157) و بدان: «هرکه در این راه مقرب‌تر است         جام بلا بیشترش می‌دهند» (ص 259 و 292).
  • مرام انقلابی‌ات تو را از دیگر دوستان ممتاز کرده است. پس، در افزایش رتبۀ معنوی‌ و انقلابی‌ات بکوش. «الان موقعیتی است که باید خودمون رو بسازیم. موقعیتی‌ست که ما روی معنویت‌مان باید کار کنیم». (ص159)
  • دم در بهشت منتظرت خواهم ماند؛ تنها کافی است خود را برسانی. هر وفت دلت گرفت، دو رکعت نماز از طرفم بخوان و به حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) هدیه کن.
  • به امید دیدار
  • محمد بنیادی,
ب - و - سه - خدا ...
ما را در سایت ب - و - سه - خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shobkalayi3 بازدید : 185 تاريخ : چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت: 11:49